English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7332 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
high line U پل طنابی نقل مکان بین ناوها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
relative plot U موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
barnstorm U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstormed U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorming U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorms U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
left shift U تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
cross hairs U دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
battle line U خط جبهه ناوها
distance line U طناب نگهدارنده ناوها
wooden walls U ناوها یا کشتیهای جنگی
launching area U منطقه به اب زدن ناوها
maneuvering board U تابلوی حرکات ناوها
mine tracks U ریلهای مین گذاری ناوها
maneuvering board U تابلوی نمایش مانور ناوها
service line U ستون ناوها لجستیکی دریایی
peeking U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeks U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peek U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeked U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
displacement U اختلاف مکان تغییر مکان
disposition U تنظیم محل ناوها ارایش گرفتن
moves U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moved U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
move U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
stringed U طنابی
restiform U طنابی
rope ladder U نردبان طنابی
manrope U دستگیر طنابی
cringle U حلقه طنابی
rope ladders U نردبان طنابی
ropy U طنابی شکل
marline tie U گره طنابی
ratlin U پله طنابی
jacob's ladder U پله طنابی
shipyard U کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
shipyards U کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
ratline U نردبان طنابی کشتی
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
the strain on a rope U فشاریاکششی که بر طنابی وارد اید
tightrope U طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
tightropes U طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
buntline U طنابی که بپای بادبان بسته میشود
hawser bend U گره طنابی که دوسرطناب رابهم فروکند
headfast U طنابی که سرکشتی را با ان به گویه یا باراندازمهارمیکنند مهار
paracelling U کرباس قیراندود که مانند نوار به طنابی بپیچند
buddy line U طنابی که در حدود 01 متر که 2 غواص را به هم وصل میکند
rue raddy U تسمه یا طنابی که از روی شانه گذرانیده چیزی را با ان می کشند
watch guard U زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
angular travel U تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
dragrope U طنابی که بوسیله ان چیزی رامیکشند یا اینکه روی زمین کشیده میشود
to freshen rope U جای طنابی راکه بواسطه خوردن بچیزی ساییده میشودعوض کردن
gantline U رجه یا طنابی که برای بارکشی و اویختن لباس مورداستفاده قرار میگیرد
availability factor U ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
migration U نقل مکان نقل مکان کردن
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
ply yarn U نخ چندلا [در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
space U مکان
spots U مکان
purlieus U مکان جا
spot U مکان
location U مکان
site U مکان
illocal U بی مکان
locus U مکان
sites U مکان
sited U مکان
spaces U مکان
places U مکان
places U جا مکان
place U مکان
stabilisers U مکان
locations U مکان
there U ان مکان
placing U جا مکان
place U جا مکان
part U مکان
stead U مکان
placing U مکان
stabilizer U مکان
locus U مکان هندسی
facility U مکان ساختمان
response position U مکان جواب
loci U مکان هندسی
nowheres U در هیچ مکان
change of place U تغییر مکان
memory location U مکان حافظه
displaciment U تغییر مکان
displaciment U تفاوت مکان
left shift U تغییر مکان به چپ
locative U دال بر مکان
otherwhere U در مکان دیگر
adverb of place U فرف مکان
place learning U مکان اموزی
public place U مکان عمومی
displeacement of water U تغییر مکان اب
topography U مکان نگاری
place of honor U مکان پر افتخار
location counter U مکان شمار
shifted U تغییر مکان
shifts U تغییر مکان
place U مکان موقع
places U مکان موقع
placing U مکان موقع
unit position U مکان واحد
shift U تغییر مکان
moves U نقل مکان
clearing U مکان مسطح
clearings U مکان مسطح
location U مکان یابی
locations U مکان یابی
move U نقل مکان
moved U نقل مکان
ubiety U کیفیت مکان
topographer U مکان نگار
locality U موضع مکان
cursors U مکان نما
storage location U مکان انباره
print position U مکان چاپ
sign position U مکان علامت
topologist U مکان شناس
cursor U مکان نما
localities U موضع مکان
storage location U مکان ذخیره
nowhere U در هیچ مکان
screen position U مکان صفحه
topology U مکان شناسی
displacement U تغییر مکان
logic shift U تغییر مکان منطقی
locus of centres U مکان هندسی مرکزها
locate mode U باب مکان یابی
red shift U تغییر مکان سرخ
sides way U تغییر مکان جانبی
shift register U ثبات تغییر مکان
ring shift U تغییر مکان حلقهای
shift out U تغییر مکان به بیرون
horizontal stabilizer U مکان افقی ثابت
location of industry U تعیین مکان صنعت
location theory U نظریه تعیین مکان
position vector U بردار مکان [ریاضی]
piston displacement U تغییر مکان پیستون
protected location U مکان حفافت شده
whereabout U حدود تقریبی مکان
toponymic U وابسته به مکان نامی
mental topography U مکان نگاری ذهن
radius vector U بردار مکان [ریاضی]
position U بردار مکان [ریاضی]
permanent change of station U تغییر مکان دایمی
logical shift U تغییر مکان منطقی
location vector U بردار مکان [ریاضی]
topological psychology U روانشناسی مکان نگر
transmigrator U نقل مکان کننده
shifted U تغییر مکان انتقال
crusor arrows U پیکانهای مکان نما
components of displacement U مولفههای تغییر مکان
flit U نقل مکان کردن
flits U نقل مکان کردن
circular shift U تغییر مکان حلقوی
circular shift U تغییر مکان دایرهای
flitted U نقل مکان کردن
flitting U نقل مکان کردن
displacement U جابجاشدگی تغییر مکان
arithmetic shift U تغییر مکان حسابی
universe U کون و مکان دهر
locus U مکان هندسی مرکزها
topography U مکان نگاری مساحی
shifts U تغییر مکان انتقال
shift U تغییر مکان انتقال
current location counter U شمارنده مکان فعلی
cursor control U کنترل مکان نما
fleche U نقل مکان شمشیرباز
rudders U مکان عمودی متحرک
drilling position U مکان مته کاری
end around shift U تغییر مکان دورگشتی
doppler shift U تغییر مکان دوپلری
mobility U قابلیت نقل مکان
die shift U تغییر مکان حدیده
cyclic shift U تغییر مکان چرخهای
elevator U مکان افقی متحرک
elevators U مکان افقی متحرک
rudder U مکان عمودی متحرک
tablets U مکان نما روی صفحه
tablet U مکان نما روی صفحه
support movement U تغییر مکان تکیه گاه
topology U مکان شناسی وضعیت جغرافیایی
on the move <idiom> U حرکت از مکانی به مکان دیگر
localities U محل مخصوص مکان جغرافیایی
statip shift register U ثبات تغییر مکان ایستا
right shift U تغییر مکان به سمت راست
removal U برطرف سازی نقل مکان
forth U دور از مکان اصلی جلو
cursor control keys U کلیدهای کنترل مکان نما
colocate U دریک مکان قرار دادن
move U پیشنهاد کردن تغییر مکان
moved U پیشنهاد کردن تغییر مکان
moves U پیشنهاد کردن تغییر مکان
cursor movement keys U کلیدهای حرکت مکان نما
output per unit of displacement U توان در واحد تغییر مکان
dp U بی مکان ومنزل تبعید شده
Recent search history Forum search
1offshoring
0دیوار کله راسته در چه مکان هایی استفاده می شود؟
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com